آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

بنام خدای مهربان

« و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا. ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا »
(آیه های 71 و 72 سوره ی مریم)
«و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود و این حکم پروردگار توست. پس از ورود همه به دوزخ، ما افرادی را که خدا ترس و با تقوا بوده اند (از جهنم) نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو در افتند.»

نمیدونم تا حالا به این آیه فکر کردید یا نه؟ بار اولی که خوندمش (دو سال پیش ) کلی ترس برم داشت. بعد از یک استاد پرسیدمش و خیلی خوب روشنم کرد که منظور آیه چیه؟
اون ترس بدترین ترسی بود که تاحالا تجربه کرده بودم مخصوصا وقتی یاد این گفته ی امام علی میافتادم « نه از ترس آتش جهنم تو را می پرستم و نه از شوق بهشت؛ که تو سزاوار پرستشی » بعد فکر میکردم چقدر زشته که آدم بخواد به خاطر خودش و اینکه خودش مثلا توی یک جهانی دیگه راحت زندگی کنه یکسری کارها رو بکنه و اگه اینها نبود انسانیت ( قبل از دین و دستورات اخلاقی ) فدای « من » میشد.
فقط خوندن خود آیه یه جور امتحانه!
ولی دیشب یه اتفاقی برام افتاد. و من نمی دونم چرا تعریفش میکنم ؟! توی بیداری رفتم به یه دنیای دیگه ولی از اونجا هیچی نمیگم. چون خودم هم نمیتونم باورش کنم. بعد یه طرز عجیبی یه جمله بهم گفته شد. بعدش که خوابیدم توی خواب این جمله هی برام تکرار میشد. وقتی که بیدار شدم بعضی از جاها ش یادم رفته بود .زود روی یه کتاب که دم دستم بود نوشتمش « روزی همه ی مدرسه ها تمام چراغ هایی را که با عقل روشن کرده بودند خواهند شکست » اصلا نمی فهمم یعنی چی. نمی تونم درکش کنم . این جمله خیلی برام عجیبه بی نهایت. هیچی نمی تونم در بارش بگم. اصلا نمی تونم در بارش فکر کنم! کلی افکارم رو به هم ریخته.

خوش باشید ؛ روستایی
نظرات 10 + ارسال نظر
روح سرگردان پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:31 ب.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام
روزی همه مدرسه ها ؟؟؟
جای فکر داره...
معانی زیادی می تونه داشته باشه که قطعا یکی اش اشاره به علم مادی و مختصر ماست.
امیدوارم این بار که وارد اون فضا می شید کمتر براتون عجیب باشه و بتونید دریافت های بیشتری داشته باشید.
موفق باشید.

ممنون
البته خودم هم نظری کمابیش شبیه شما داشتم ولی یه خورده که ادامه پیدا میکرد به بن بست میخورد.

پژوهی جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:34 ق.ظ

به نام او
کاملا مجهوله!!! اما نظر من در مورد اون جمله اینه که مدرسه ها خودشون باعث رشد و تعالی کسانی شدن که همونها روزی به چنان مقامی می رسن که باعث نابودی مدرسه ی خودشون می شن، شاید به این دلیل که مدرسه ها پا به پای زمانه رشد نکرده اند و دچار نوعی انحطاط شدن!و یا شاید به خاط کم لطفی آدمها و غرور و قدرنشناسیشون!البته شاید...! بی ربط نیست که بگم دیشب که شب جمعه بود، اول خیابون ولیعصر، یعنی دقیقا بعد از میدون تجریش، چند تا جوون هم سن و سال ما(البته پسر بودن همشون) وایساده بودن و داشتن طرح امنیت اجتماعی رو اجرا می کردن!!! برادرم حرف خوبی زد، گفت: ۲ سال دیگه همینا از اونایی که الآن بهشون تذکر می دن، بدتر می شن! و شاهد مثالش رفقایی بودن که داشته! ربطش با اون جمله نسبتا واضحه...!
خدای قشنگ تا همیشه همراهتان

مرسی
اما خودم یه جورایی فکر میکنم که مدرسه یه مفهوم کنایی توی این جمله داره.

حنوش ... شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:00 ب.ظ http://www.hanoosh.blogfa.com

ابر دلتنگى بر سایۀ من مى بارد.
و نگاهم فقط از چشمان تو دلدارى مى جوید.
از تویى که دلت سرشار از هواى زیبایى ست.
حوصله ام ببخش، نوازشم کن
آنگونه که در حرمت دست هاى عاشق تو
خواب آفتاب ببینم.
اى رفیق عشق پرست!
مهر و مهرورزى را به من بیاموز
که بس محتاج عاشق شدنم.
مى خواهم آنچنان عاشق شوم
که........

مرسی
ولی کاش یه خورده بعد تر شعر رو تموم میکردی.

ا .م شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:11 ب.ظ

من خدا هستم.

امروز من همه مشکلاتت را اداره میکنم .

لطفا به خاطر داشته باش که من به کمک تو نیاز ندارم.

اگر در زندگی وضعیتی برایت پیش آید که قادر به اداره کردن آن نیستی برای رفع کردن آن تلاش نکن .

آنرا در صندوق ( چیزی برای خدا تا انجام دهد ) بگذار .

همه چیز انجام خواهد شد ولی در زمان مورد نظر من ، نه تو .

وقتی که مطلبی را در صندوق من گذاشتی ، همواره با اضطراب دنبال (پیگیری) نکن .

در عوض روی تمام چیزهای عالی و شگفت انگیزی که الان درزندگی ات وجود دارد تمرکز کن .

ناامید نشو ، توی دنیا مردمی هستند که رانندگی برای آنها یک امتیاز بزرگ است.

شاید یک روز بد در محل کارت داشته باشی : به مردی فکر کن که سالهاست بیکار است و شغلی ندارد

ممکنه غصه زودگذر بودن تعطیلات آخر هفته را بخوری : به مردی فکر کن که با تنگدستی وحشتناکی روزی دوازده ساعت ، هفت روز هفته را کار میکند تا فقط شکم فرزندانش را سیر کند

وقتی که روابط تو رو به تیرگی و بدی میگذارد و دچار یاس میشوی : به انسانی فکر کن که هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشیده

وقتی ماشینت خراب میشود و تو مجبوری برای یافتن کمک مایلها پیاده بروی : به معلولی فکر کن که دوست دارد یکبار فرصت راه رفتن داشته باشد

ممکنه احساس بیهودگی کنی و فکر کنی که اصلا برای چی زندگی میکنی و بپرسی هدف من چیه ؟ شکر گذار باش . در اینجا کسانی هستند که عمرشان آنقدر کوتاه بوده که فرصت کافی برای زندگی کردن نداشتند

وقتی متوجه موهات که تازه خاکستری شده در آینه میشی : به بیمار سرطانی فکر کن که آرزو دارد کاش مویی داشت تا به آن رسیدگی کند
نوشتتون خیلی زیبا ست .همیشه سبز بمانی .

merci
it was so beautiful
of course not just beautiful ha!!!
dige age problem meroblemi dasht yad in bioft ke pesari gharib dar in gusheye zamin dar arezuye ine ke mesl to toefl begire. vali june man ye daf engilish nazar nadi ya!!!

بنی هاشمیان چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 03:23 ب.ظ http://www.sooreyetamasha.blogsky.com

راستشو بخوای جز معنی ظاهری ایه چیز دیگه ای نفهمیدم.ولی می خوام برم دنبالش .شما چی فهمیدین؟
وقتی اون جمله واستون تکرار شد داشتین به اون ایه فکر می کردین؟
شما با این نوشته ها منو یاد خیلی چیزا انداختین!

سلام
معنی آیه رو از دکتر نورمحمدی پرسیدم هر چند که این تفسیر دکتر رو جایی دیگه ندیدم ولی چون استاد رو خیلی قبول دارم چیزی هم که بهم گفت حتی بیشتر از تفسیر المیزان قبولش دارم ( استاد مصباحی هم همین رو گفتن ).
ایشون گفتن که منظور اینه که همه ی آدما باید از دوزخ رد بشن یعنی از روی پل صراط بعد کسی که باید به دوزخ بره وارد دوزخ میشه و کسی هم که نه، نه. ( البته اینوبگم که وقتی اسم پل صراط رو میارم خجالت میکشم احساس میکنم که اصلا یه همچین چیزی رو نداریم احساس میکنم بچه گانه اس و فقط خدا خواسته در حد ما یه تصویری از اون جهان جلو چشممون بذاره. شما هم همین فکر رو میکنین؟)
این از تفسیر المیزانه:
در تـفسیر دو آیه فوق باید بگوییم همه انسانها بدون استثنا, نیک و بد, وارد جهنم مى شوند, منتها دوزخ بـر نـیـکـان سرد و سالم خواهد بود همان گونه که آتش نمرود بر ابراهیم (( یا نار کونى بردا وسـلا مـا عـلى ابرهیم ))((2)) چرا که آتش با آنهاسنخیت ندارد گویى از آنان دور مى شود و فرار مـى کـنـد, و هر جا آنها قرار مى گیرندخاموش مى گردد, ولى دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالى که به آتش برسد فورا شعله ور مى شوند.
در حـقـیـقـت مشاهده دوزخ و عذابهاى آن , مقدمه اى خواهد بود که مؤمنان ازنعمتهاى خداداد بـهـشـت حـداکـثـر لـذت را بـبرند و دوزخیان نیز از مشاهده سلامت بهشتیان مجازات بیشترى مى بینند.
( به نظر من این پاراگراف دومیه از تفسیر المیزان همون حرفای دکتر نورمحمدیه )
ولی با این تفسیر مشکلی که دارم اینه که توی آیه گفته که (از جهنم ) نجات میدهیم و این نجات دادن حتما از یک چیز بد باید باشه دیگه. البته اینو بگم من به هیچ وجه من الوجوه در حدی نیستم که بخوام از تفسیر المیزان اشکال بگیرم ها ، این فقط نظر شخصی منه!
نه. در واقع اون آیه مجوزی بود برای اینکه بتونم اون جمله رو توی وبلاگ بنویسم!!!

De Los Rios سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ق.ظ http://since1989.blogsky.com

من در این تاریکی
دلم انگار به شعری بند است،
که در آن آیه لرزان زمین، پنهان است

غریبه سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:18 ب.ظ

روزی همه ی مدرسه ها تمام چراغ هایی را که با عقل روشن کرده بودند خواهند شکست
سلام
اول بهت بگم که یه جورایی بهت حسودیم میشه
اما در مورد جمله منم فکر میکنم که مدرسه یه کنایست کنایه از خانواده چون اون صمیمیتی که قرن ها انسان با تفکر در خانواده به وجود اورد داره از بین میره همون طوری که تو غرب از بین رفته
این شاید به تو ایهام شده تا کاری انجام بدی چون هم قلم خوبی داری و هم مطالعتتم زیاده .

سلام
جالب بود و متفاوت!
ولی باید بگم اگه منظورت اینه که توی ایران هم محبت در خانواده ها از بین رفته من زیاد موافق نیستم در مورد غرب قبول دارم. دقیقا قضیه زندگی کردن با قوانین مکتب نیچه است یه چیزی درست مقابل همون چیزی که مسیحیت ازش دم میزنه منظورم مکتب محبتِ، نمی خوام ازش طرفداری بکنم! ولی حداقل زیستن برای رضای دیگران ( اگر هم هدف نهایی باشه ) بهتر از اینه که محبت باید از زندگی حذف بشه ( دلایلش هم خیلی جالبه ) ولی توی ایران تا وقتی که با فرهنگ ایرانی و اسلامی زندگی می کنیم قطعا به محبت خانوادگی لطمه ای وارد نخواهد شد. اونایی که شده به خاطر زندگی غرب گونه است که چون ادا در اوردنه نتایجش بدتره! نیست؟! هست!

ولی اینم بگم، من فکر می کنم اون صمیمیتی که منظورته بیشتر برخاسته از فطرت باشه تا از تفکر!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:12 ب.ظ

سلام
یعنی غربی ها فطرتشون خرابه

روستایی جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:08 ق.ظ

سلام دوست عزیز ناشناس!
پس حتما فکر ما برتر از اونهاست.
گفتم که محبت برخاسته از فطرته نه از بین رفتنش.
یه بچه وقتی بزرگ میشه یاد میگیره که باید محبت رو نشانه ی ضعف بدونه. ( این دلیل نیچه برای زیر سوال بردن لائوتسه و حرفای کوه زیتون عیسی و گاندی و کمی هم کنفوسیوس ه )
اگه بتونیم همبستگی ایجاد کنیم بین شباهت همه ی کشورهای اسلامی در وجود صمیمیت خانوادگی و کشورهای غیر اسلامی به شرط سکولار بودن ( نه فقط در بعد سیاسی ) در نداشتن صمیمیت در خانواده احتمالا آخرش به این خواهیم رسید که ریشه در جدایی دین از زندگی فردی و اجتماعی داره.
اینم بگم که من نه جامعه شناسم نه مردم شناس. هر چی هم میگم خیلی راحت میتونین ردش کنین. منم قصد یاد دادن چیزی رو به کسی ندارم. اینا هم فقط نظرات شخصی من و استنباطم از نظرات بزرگان هست.

m یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ق.ظ

گفتم که محبت برخاسته از فطرته نه از بین رفتنش.
اول معنی این جمله رو نفهمیىم
دوم یعنی این همه مصیبت اجتماعی اروپایی ها فقط به خاطر جدایی از دینه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
یه نگاهی دیگه به اون خط آخر کامنت قبلیم بنداز!

منظورت از «نفهمیدم» رو نمیفهمم چون دو تا معنی میده.کدومش؟!!
خوب اولا که من حرفی از اون مصیبت های اجتماعی که منظورته نزدم! زدم؟؟!! فقط صمیمیت خانوادگی رو گفتم.
بعدش هم کدوم مصیبت های اجتماعی؟؟!!
اگر هم بی بند و باریهای اخلاقی منظورته که باید بهت بگم که خودت بهتر از من میدونی که منحصر به غرب نیست. ثانیا از دید ما اونا مصیبت های اجتماعی اند. از دید خودشون اسم اونهایی که منظورته مصیبت نیست تمدنه !!! یعنی خوبه نه اینکه مصیبته!!!!! همون چیزی که به ماهم غالب میشه در قالب تمدن ولی برای ما تجدده!!!یعنی بده!!!

چرا خودتو معرفی نمیکنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد