آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

آیه های شکفتنی

تورا باید در خورشید دید

در گل بویید

از شبنم نوشید

تو را باید تنها در تو دید



شکفتی تو در چشم من همچو گل در هیاهوی آهن

شدم غرق چشمان تو، من چو مستی ز کف داده دامن

شد این شور شیرین ، پری ، تا پرم زین سکون این قفس

قفس خسته بادا، دریدم حجاب نگاه تو با من

...


عکس : تابستان 86، همدان


شهرام روستایی

آنان که مرد اند

بنام خدا


سپس دلهایتان پس از آن سخت شد، همانند سنگ، یا از آن سخت تر،

چرا که بعضی از سنگ هاست که از آنان جویباران می شکافد و بعضی از آنهاست که می شکند و آب از آنها بیرون می آید

و بعضی از آنهاست که از خشیت الهی ( از کوه ) فرو می افتد

و خدا از آنچه می کنید غافل نیست.

"سوره مبارکه بقره"

آنان که در تنهایی خویش مرد اند، آنان که مرد تنهایی خویش اند، غرور را از کوه تکبر به زیر اندازند و "شکنند"، وانان که نا مرد اند ، غرور را بر کوه تکبر "فروشند" ...

که

در راه ما شکسته دلی می خرند و بس

بازار خود فروشی از از آن سوی دیگر است (حافظ ) 

 


مرد، امیر نفس خویش است و نا مرد، شیر بیشه ی نفس خویش ...

نامرد به هر لغزه  ای ایمان اش لرزد و مرد به هیچ طوفانی دلش نلرزد ...

مرد زبانه های آتش درونش را می بلعد و نا مرد، زبانش عالمی را می سوزد ...


شهرام روستایی

الهیات

بنام خدا


الهیات میوه ی نارسیده ای است افتاده بر زمین از درخت معرفت، میوه ای کال و تلخ  نه شیرین، آزارنده و بی خاصیت، می توان فقط با آن دهان را پر کرد، شکم را پر کرد، دهان را پر کرد از لغو و گزاف و سخن گویی و بسیار گویی و هیچ ندانی، جوز های بی مغز ، الهیات و خدا شناسی محض و جدا از نگرشی عمیق و نگاهی زیبا به هستی پاک و تعمق و تدبر در اسرار آن با ابزار عقل و خرد،  ارنی موسی است و پاسخ لن ترانی، نگاه کردن است اما ندیدن، کور بودن است و سخن از نور گفتن، تظاهر به بسیار دانی و هیچ ندانی، و به گفته ی کامو نومید کننده ترین ننگ ننگ آن نادانی است که گمان می کند بسیار می داند ...

می شود از ندیده ها آنقدر با آب و تاب سخن گفت و کلمات ( را بی گناه مجبور به دروغگویی کرد ) را پشت هم ردیف کرد و سخن از ندیده ها گفت، کافی است قلم و کاغذ ات را برداری و در آن موجودی عجیب و ناشناخته را توصیف کنی و در آخر حرف ات را همانقدر دیگران باور خواهند کرد که خودت، و ایمان آنان به آن همانقدر خواهد بود که ایمان خود ات ، بیشتر از آن که نمی شود ...

از این است که می شود خدایی زیبا را در کتابی نوشته ی یک گبری لامذهب که در آن شرح پدیده ها می رود - و جملات آن هرکدام پنجره ای است تا از نگاه نگارنده اش هستی را نگریست دید و فهمید و آن را ستایش کرد و در نهایت خضوع و خشوع سر بر خاک بر ستودن اش نهاد ، اما نمی شود در کلمات شیخ ربانی روحانی همه فن تمام خدا شناس دید.

او به هستی نگریست و در آینه ی آن جمال سلسله جنبان جان و جهان را دید و این خواست که او را بنگرد و و پاسخ آمد لن ترانی ...

 

...

آن شب سرخ که آتش ز دلی می بارید!

که ز هرم نفس اش خنده ی پروانه گذشت!

من مخمور شدم مست و به رقص پای زدم

جامم از دست بیافتاد و به سجاده گذشت

آتش افکند به تسبیح و به سجاده ی زهد

گو بیا پیر خرابات! شراب از سر پیمانه گذشت

 

خواندن کتاب های فیزیک با موضوعات کوانتوم، نسبیت، نجوم و همچنین زندگینامه ی علمی اینشتین را اکیدا جهت مطالعات آزادتان توصیه می کنم، امیدوارم چند کتاب از این موضوعات رو بتونم معرفی کنم ...


شهرام روستایی