آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

آیه های دوست داشتنی ما

بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مى‏کنید ؟!

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

خداوند رحمان، (1)

قرآن را تعلیم فرمود، (2)

انسان را آفرید، (3)

و به او «بیان‏» را آموخت. (4)

خورشید و ماه با حساب منظمى مى‏گردند، (5)

و گیاه و درخت براى او سجده مى‏کنند! (6)

و آسمان را برافراشت، و میزان و قانون (در آن) گذاشت، (7)

تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر عدالت منحرف نشوید)، (8)

و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید! (9)

زمین را براى خلایق آفرید، (10)

که در آن میوه‏ها و نخلهاى پرشکوفه است، (11)

و دانه‏هایى که همراه با ساقه و برگى است که بصورت کاه درمى‏آید، و گیاهان خوشبو! (12)

پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مى‏کنید ؟! (13) ((الرحمن))


یه کم با انصافی میگه خیلیاشو!
اگر یه کم به دور و بر نگاه کنیم، الان که زمان زنده شدنه ما نباید زنده شیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرات 2 + ارسال نظر
عطیه پژوهی یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:29 ب.ظ

به نام او
... سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد
خانه هاشان پر داوودی بود
چشمشان را بستیم
دستشان را نرساندیم به سرشاخه ی هوش
جیبشان را پر عادت کردیم
خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم.

روستایی چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ

رب من " تویی سزاوار ستایش های نیکو ، و بسیار و بی شمار تو را ستودن ، اگر تو را آرزو کنند پس یهترین آرزویی ، و اگر به تو امید بندند ، بهترین امیدی "
" خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی ، و بندگان را به درستی آزمایش کردی . خانه آخرت را آفریدی و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندی ... سپس پیامبری را فرستادی تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت کند " افسوس" که مردم نه آن دعوت کننده را اجابت کردند و نه به آنچه تو ترغیبشان کردی رغبت نشان دادند..." ( نهج البلاغه )

در این دنیای دون آور که همه چیز آن گویی مرده است و هر آن چیز که در آن است هر آینه نیست و اگر کسی و یا چیزی است که هست تنها یک گناه است و تجلی است از گناه دروغ ، دروغ بودن ( که " اول همه تو بودی و آخر همه تویی این لاف هستی دگران در میانه چیست " ) تو با من بگو چگونه می توان زنده شد و زنده ماند ، دم مسیحایی ای باید تا که عشق در کالبد انسان بدمد و او را زندگی بخشد، اما آن نیز گمشده و یا دیگر گونه شده است ، مگر نمی بینی در این دنیای سرسام آور که همه چیز آن رو به گرانی است نرخ عشق را ، که چه ارزان به انسان عرضه می شود ؟ ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد